}

باغچه از بهاری دیگر آبستن است

۱۳۹۵ هم تمام شد..‌. 

سالی که تا این لحظه پر اتفاق ترین سال زندگی ام بود.

سالی که در آن خیلی چیزها به دست آوردم و خیلی چیزها از دست دادم؛

اما مهم این است که آموختم.

آموختم که شاید آن چه پیش می آید از آن چه که می خواستم پیش آید برایم بهتر باشد.

شاید صلاح من ، شادی من ، آرامش من در راهی است که هرگز تصورش را نمی کردم.

حال که در لحظات پایانی سال هستیم، ترس ها و اضطراب های سال گذشته ام چه بیهوده به نظر می آیند.

چقدر وقت گذاشتم برای چیزهایی که نباید،

چقدر غصه خوردم برای چیزهایی که نباید،

چقدر اعصاب خودم و دیگران را خرد کرده ام برای چیزهایی که نباید،

و چقدر خوشحال شده ام برای چیزهایی که نباید ...

این طبیعت آدم است و نمی شود به کلی محوش کرد؛ اما تلاشم در سال جدید می تواند کم کردن این ها باشد.

این که اگر می توانم چیزی را بهبود ببخشم، خب ببخشم و اگر نمی توانم، بپذیرمش.


به قرار سال قبلم تا حدودی عمل کردم.

حالا هم قرار امسال را مشخص کرده ام و از فردا باید آغازش کنم.

قرار امسالم زود قضاوت نکردن آدم هاست. این که ظاهر دیگران را معیار قضاوتم نکنم و اصلا تا وقتی با کسی مراوده نداشته ام برچسبی به او نزنم.

به امید آن که موفق شوم...


کاش، کاش، کاش امسال برای مردم کشورم بهتر از سال های پیش باشد.

کاش شادی هایمان زیادتر شوند؛

کاش غصه های سال پیش مان خنده دار به نظر بیایند؛

کاش امسال پر از اتفاقات خوب باشد؛

برای همه ی ما ...


و برای خودم امیدوارم که سال دیگر این موقع به آرامیِ همین لحظه باشم و همین قدر راضی از جایگاهم.


+ عنوان از " شاملو "


آسمان
بالای خانه
بادها را تکرار می‌کند
باغچه از بهاری دیگر آبستن است
و زنبورِ کوچک
گُلِ هر ساله را
در موسمی که باید
دیدار می‌کند.

حیاطِ خانه از عطری هذیانی سرمست است
خرگوشی در علفِ تازه می‌چرد.
و بر سرِ سنگ، حربایی هوشیار
در قلم‌روِ آفتابِ نیم‌جوش
نفس می‌زند.

ابرها و همهمه‌ی دوردستِ شهر
آسمانِ بازیافته را
تکرار می‌کند
همچنان که گنجشک‌ها و
باد و
زمزمه‌ی پُرنیازِ رُستن
که گیاهِ پُرشیرِ بیابانی را
در انتظارِ تابستانی که در راه است
در خوابگاهِ ریشه‌ی سیرابش
بیدار می‌کند.

من در تو نگاه می‌کنم در تو نفس می‌کشم
و زندگی
مرا تکرار می‌کند
به‌سانِ بهار
که آسمان را و علف را.
و پاکیِ آسمان
در رگِ من ادامه می‌یابد.

۰ ۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
این‌جا مکانی است برای تخلیه‌ی ذهن...
برای نوشتن از سکوت‌هایی که پر از کلمه‌اند،
نوشتن از حرف‌هایی که نباید گفته شوند و می‌شوند،
نوشتن از آن نجواهایی که زاده نشده می‌میرند...
نویسنده
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان